این روزها

خدایا از تو نمی خواهم دستم را بگیری چون سالهاست دستم را گرفته ای از تو می خواهم دستم را رها نکنی

این روزها

خدایا از تو نمی خواهم دستم را بگیری چون سالهاست دستم را گرفته ای از تو می خواهم دستم را رها نکنی

تاتو

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

جوانی بر درختی تکیه کرده

اگر دیدی جوانی بر درختی تکیه کرده . . .  

 

____________________$$$$___$$$$&
_________________$$$$$$$_$$$$$$$$
________$$$$$$$$$$$$$$$$$__$$$$$$
_____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$__$$$$
____$$$www.Dkaraj.blogfa.com$$$$
___$$$_$$_$$$$$$$$$$$$$$$$_$$$$$
__$$$$$_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
__$$$_$$_$$$$$$$$$$$$$$$$$_$$$
__$$$_$$_$$$$$$$$___________$$$$
_$$$$$_$$$$$$$$$$$___________$$$
_$$$_$$_$$$$$$$$$$
_$$$_$$_$$$$$$$$$$
_$$$_$$_$$$$$$$$$$$
$_$$$$$$__$$$$$$$$$
$_$$$$$$___$$$$$$$$
_$$$$$$$$$__$$$$$$$
$_$$$$$$$$___$$$$$$
$$_$$$$$$$$___$$$$$
$$$_$$$$$$$$__$$$$$$
_$$$_$$$$$$$$$_$$$$$
$$$$$ __$$$$$$$$_$$$$
$$$$$$$ __$$$$$$$$$__$
$_$_$$$$$__$$$$$$$$$_$$$$
$$$__$$$$$__$$_$$$$$$$_$$$$
$$$$$$_$$__$$$$$$$$$$$$$$$
_$$$$$$$__$$$$$$$$$$$$$$$$
__$$$$$__$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$__$$$__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$__$$$__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$__________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$____________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$______________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$_______________$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$_______________$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$____________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
__________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$__$$$$$$$$$$$$$____$$$$$$$$$$
_$$$__$$_$$________$$$$$$$$$$$
_$$$_$$_____________$$$$$$$$$
__$$$_________________$$$$$$$$$
$_____________________$$$$$$$$$
$____________________$$$$$$$$$$
$____________________$$$$$$$$$$$
$____________________$$$$$$$$$__$$$$$
$___________________$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$____________________$$$$$__$$$$$

با دانش آموزان ناموفق چه کنیم؟

با دانش‌آموزان ناموفق چه کنیم؟

منبع: ماهنامه‌ی «رشد معلم»، بهمن 1389

ماهنامه‌ی رشد معلم در جدیدترین شماره‌ی خود، مقاله‌ای با عنوان «با دانش‌آموزان ناموفق چگونه رفتار کنیم؟» چاپ کرده که مطالعه‌ی آن برای همه‌ی معلمان و حتی اولیای دانش‌آموزان مفید است.
«
مارتی دادلی» نویسنده و خانم سکینه ربیعی دبیر زبان انگلیسی دوره‌ی راهنمایی استان فارس مترجم این مقاله است. در ابتدای این مقاله آمده است:
«
چرا عدم موفقیت دانش‌آموزان، تا این حد معلمان را رنج می‌دهد؟ هنگامی که دانش‌آموزی ناموفق است، معلم احساس می‌کند عملکرد خودش ناموفق بوده است. پس از گذشت سالها دریافته‌ام، یکی از مشکلات همکاران من این است که وقتی تدریس آن‌ها کارایی ندارد،‌ احساس می‌کنند ناکارآمد هستند، من همواره به آن‌ها یادآوری می‌کنم که مشکل را نادیده نگیرند، بلکه کمک‌کردن به این دانش‌آموزان به منظور موفق شدن را به عنوان وظیفه برای خود تعریف کنند.موفقیت همیشه به معنای گذراندن یک دوره یا حتی یادگیری مطالب درسی نیست و گاهی بدان معناست که دانش‌آموزان باید درس‌های دیگری را درباره‌ی خودشان و نحوه‌ی برخورد با کلاس و دنیای اطراف بیاموزند. ممکن است بعضی اوقات نتایج کار معلمان، در این‌گونه موارد، بی‌اهمیت یا حتی منفی تلقی شود. باید دانست که تلاش برای کمک به دانش‌آموزان، وظیفه‌ای خطیر در شغل معلمی است. توجه به تمامی ویژگی‌های دانش‌آموز و تلاش در این جهت که او روش دست‌یابی به اهداف خود را بیاموزد و از این مهم‌‌تر بتواند نسبت به انتخاب هدایت دیگر اقدام کند، قسمت عمده‌ی این شغل است. به راستی عدم موفقیت یعنی چه؟ در یک تعریف ساده می‌توان گفت: «هنگامی که دانش‌آموزی کلاس درس را ترک می‌کند، در حالی‌که چیزی بیش از زمان ورود به آن نیاموخته است، او را ناموفق می‌نامیم. دانش‌آموزان ناموفق چندین گونه‌اند و همگی نیازمند کمک معلمان خود هستنداین مقاله در ادامه یک برنامه‌ی 12 مرحله‌ای به شرح زیر برای کمک به دانش‌آموزان ناموفق پیشنهاد داده است:
1.
دانش‌آموزان ناموفق را به سرعت تشخیص دهید و برای آن‌ها چاره‌اندیشی کنید.
2.
دانش‌آموز را به‌طور خصوصی با حقایقی درباره‌ی خودش، کمبود مطالعه، یا نداشتن تکلیف و ملزم‌کردن او به رعایت وقت کلاس مواجه کنید.
3.
دانش‌آموز را به بیان مشکل خود وادارید تا خودش به دلایل عدم موفقیت آگاه شود و برای یافتن راه‌حل اقدام کند.
4.
به صحبت‌های دانش‌آموزان گوش دهید و در پاسخ‌گویی به آن‌ها نیز صداقت و صراحت داشته باشید.
5.
به دانش‌آموز ناموفق کمک کنید تا برای خود برنامه‌ای با اهداف واقع‌گرایانه‌ تنظیم کند.
6.
اطمینان حاصل کنید که دانش‌آموز ناموفق، برنامه‌ای را که تنظیم کرده، به عنوان مجموعه‌ای از اهداف و مسئولیت‌های خود پذیرفته است.
7.
برنامه را به‌طور روزانه یا در وقت‌های معین پی‌گیری کنید.
8.
هدف‌هایی را که دانش‌آموز باید به آن‌ها دست یابد، به او یادآوری کنید.
9.
برای دانش‌آموز منبع اطلاعات باشید.
10.
در روش خود تنوع به وجود آورید تا علاقه‌مندی دانش‌آموزان را حفظ کنید و شیوه‌های متفاوت یادگیری و هوشمندی را با یکدیگر تطبیق دهید.
11.
به پیشرفت دانش‌آموز خود، حتی هنگامی که نتوانسته است در آزمون یا کلاسی موفق شود، اقرار کنید.
12.
چشم‌انداز حرفه‌ای خود را حفظ کنید.متن کامل این مقاله را می‌توانید در ماهنامه‌ی رشد معلم، شماره‌ی 5، بهمن 1389 مطالعه کنید.

عکس

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

عکس دونفره

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

جمله های زیبا و گرانقدر

  1. ممکن است بتوان گلی رازیر پاپرپرکرد ، امامحال است بتوان عطرآنرادرفضامحوکرد /ولتر
  2. باطن وسیرت واقعی مردم رادرزمان بدبختیشان می توان شناخت /دانیال نبی
  3. اگرباخوک کشتی بگیری ، توکثیف می شوی وخوک لذت میبرد
  4. موفقیت بدست آوردن چیزی است که دوست داری ،اما خوشبختی دوست داشتن چیزی است که به دست آورده ای
  5. همه مردم رابعضی مواقع می توان فریفت وبعضی ازمردم رابرای همه عمر، اما نمی توان همه مردم رابرای همیشه فریفت
  6. عشق ،عینک سبزی است که باآن انسان ، کاه رایونجه می بیند
  7. هیچگاه نمی توان بامشت گره کرده ، دستی را به گرمی فشارداد/گاندی
  8. دیوانگی بشر ،آنچنان ضروری است که دیوانه بودن خودنوعی دیوانگی است /پاسکال
  9. به جای اینکه سعی کنید فردموفقیتها باشید تلاش کنید قهرمان ارزشهاباشید /انیشتین
  10. کسی که می خواهدرازی راحفظ کند باید این واقعیت راکه رازی دردل دارد کتمان کند /گوته
  11. سکوت ، جوابی غیر قابل پاسخ است
  12. حقیقت ، چیزی نیست که نوشته می شود بلکه آن چیزیست که سعی می شود پنهان بماند
  13. بزرگترین درس زندگی آنست که گاهی ، احمقها نیز درست می گویند /چرچیل
  14. چهره یک زن ،نماینده شوهراووپیراهن یک مرد معرف زن اوست /مثل یوگسلاوی
  15. یک زن ، چیزی جزشوهرنمی خواهد ولی وقتی به اورسید همه چیز می خواهد /شکسپیر
  16. بدترین وخطرناکترین کلمه اینست که بگوئیم " همه اینطورند "/تولستوی
  17. اگرقرارباشد به طرف هرسگی که پارس میکند سنگ پرتاب کنی هرگزبه مقصد نمیرسی
  18. کسی که زیاد حرف میزند یازیاد میداند، یازیاد دروغ میگوید
  19. خداوند ، آزادی راآفرید وبشر، بندگی را
  20. نه ازخودت تعریف کن ونه بدگویی ، زیرا اگرتعریف کنی نمی پسندندواگر بدبگویی تورابیش ازآنچه اظهارمی کنی بدمی پندارند
  21. هرگزبه آینده فکر نمی کنم ،زیرا خودش بزودی خواهد آمد/انیشتین
  22. هرگزنمی توان باآدمهای کوچک ،کارهای بزرگ انجام داد
  23. حتی میمونها نیز گاهی ازدرخت می افتند
  24. وقتی کبوتری شروع به معاشرت باکلاغهامی کندپرش سفید می ماند اماقلبش سیاه می شود
  25. هیچگاه بایک نادان جروبحث نکن زیراآنان که شما رانظاره می کنند نادانترازآن هستند که تشخیص درست دهند
  26. زندگی ، بسط انسانیتها ،تجزیه کدورتها،کاهش دشمنیها ،جمع دوستیها ،ضرب شادیها ، تقسیم غمها،مربع محبتهاوجذرکینه هاست
  27. اگرهمواره همچون گذشته بیندیشید همان چیزی رابدست می آورید که تابحال کسب کرده اید
  28. دعادرهنگام بی نیازی وبرای دیگران ٬بیشتر موجب رضای حق است
  29. قرض ودشمن ٬ کمش هم زیاد است
  30. ثروتمند بخیل ٬ همچون حماری است که بارزردارد
  31. خوبی ٬ پرهیز ازبدی نیست ٬ بلکه بی میلی به بدی است
  32. n بار سقوط کردی n+1٬ بار برخیز
  33. ارزش هرچیز به عمری است که برای آن صرف کرده ای
  34. گاهی لقمه نانی باضیافتی برابری می کند.
  35. مردم دروادی احساس زودترآشنا می شوند تادردیار عقل /گوستارلربون
  36. مهربانی ٬ زبانی است که برای کوردیدنی برای کرشنیدنی وبرای لال گفتنی است 
  37. آنهایی که غم کمتری دارند با خودنمایی بیشتری می گریند /تاسمیت
  38. گذشت زمان برمنتظران ودردمندان کند ٬بر سرخوشان عالم تند وبرعاشقان بی پایان است
  39. دین رابرای دنیا بخواه نه دنیا رابرای دین
  40. یک راه ضربه زدن به چیزی ٬ بددفاع کردن ازآن است ./دکترشریعتی  

سخن دل دردمند اما . . .

سخن دل

درد دل

از این ور اونور شنیدم داری عروس می شی گلم

مبارکت باشه ولی ، آتیش گرفته این دلم

خیال می کردم با منی ، عشق منی ، مال منی

فکر نمی کردم یه روزی راحت ازم دل بکنی

باور نمی کردم بخوای راس راسی تنهام بزاری

آخه یه عمر همش بهم گفته بودی دوسم داری

گفته بودی عاشقمی ، به پای عشقم می شینی

می گفتی هر جا باشی خودتو با من می بینی

رفتی سراغ دشمنم ، یه پست نامرده حسود

یکی که حتی به خدا لنگه کفشمم نبود

به ذهنشم نمی رسید حتی نگاش کنی یه روز

آخ که چه دردی می کشم ، هی دل بیچاره بسوز

با این همه ولی هنوز عشقت برام مقدسه

همین که تو شاد باشی و بخندی واسه من بسه

تاج عروسیت و برات خودم هدیه می خرم

غصه نخور حرفاتو من پیش کسی نمیبرم

هر کی بپرسه بهش می گم ، خودم ازش خواستم بره

می گم برای هر دو مون اینجوری خیلی بهتره

با اینکه میدونم برات همدم و غم خوار نمی شه

آرزو می کنم دلت یه لحظه غصه دار نشه

با این که می دونم یه روز تو رو پشیمون می بینم

همیشه از خدا می خوام چشمات و گریون نبینم

با اینکه از دوریه تو دلم داره می ترکه

ولی به خاطر تو هم شده می گم مبارکه

عشق و آتش

 عشق و آتش
روزی یکی از خانه های دهکده آتش گرفته بود . زن جوانی همراه شوهر و دو فرزندش در آتش گرفتار شده بودند . شیوانا و بقیه اهالی برای کمک و خاموش کردن آتش به سوی خانه شتافتند . وقتی به کلبه در حال سوختن رسیدند و جمعیت برای خاموش کردن آتش به جستجوی آب و خاک برخاستند شیوانا متوجه جوانی شد که بی تفاوت مقابل کلبه نشسته است و با لبخند به شعله های آتش نگاه می کند . شیوانا با تعجب به سمت جوان رفت و از او پرسید : " چرا بیکار نشسته ای و به کمک ساکنین کلبه نرفته ای !؟ "
جوان لبخندی زد و گفت : " من اولین خواستگار این زنی هستم که در آتش گیر افتاده است . او و خانواده اش مرا به خاطر اینکه فقیر بودم نپذیرفتند و عشق پاک و صادقم را قبول نکردند . در تمام این سال ها آرزو می کردم که کائنات تقاص آتش دلم را از این خانواده و از این زن بگیرد و اکنون آن زمان فرا رسیده است . "
شیوانا پوزخندی زد و گفت : " عشق تو عشق پاک و صادق نبوده است . عشق پاک همیشه پاک می ماند ! حتی اگر معشوق چهره عاشق را به لجن بمالد و هزاران بی مهری در حق او روا سازد . عشق واقعی یعنی همین تلاشی که شاگردان مدرسه من برای خاموش کردن آتش منزل یک غریبه به خرج می دهند . آن ها ساکنین منزل را نمی شناسند اما با وجود این در اثبات و پایمردی عشق نسبت به تو فرسنگ ها جلوترند . برخیز و یا به آن ها کمک کن و یا دست از این ادعای عشق دروغین ات بردار و از این منطقه دور شو ! "
اشک بر چشمان جوان سرازیر شد . از جا برخاست . لباس های خود را خیس کرد و شجاعانه خود را به داخل کلبه سوزان انداخت . بدنبال او بقیه شاگردان شیوانا نیز جرات یافتند و خود را خیس کردند و به داخل آتش پریدند و ساکنین کلبه را نجات دادند . در جریان نجات بخشی از بازوی دست راست جوان سوخت و آسیب دید . اما هیچ کس از بین نرفت . روز بعد جوان به در مدرسه شیوانا آمد و از شیوانا خواست تا او را به شاگردی بپذیرد و به او بصیرت و معرفت درس دهد . شیوانا نگاهی به دست آسیب دیده جوان انداخت و تبسمی کرد و خطاب به بقیه شاگردان گفت : "نام این شاگرد جدید " معنی دوم عشق " است . حرمت او را حفظ کنید که از این به بعد برکت این مدرسه اوست . "